به گزارش قدس آنلاین، پنجمین روز از ماه صفر مصادف است با سالروز شهادت حضرت رقیه (س) دختر خردسال امام حسین (ع) که صدای گریه های او در فراق پدر و در خرابه شام هنوز به گوش می رسد. از این رو و با توجه به برخی تشکیکات درباره شخصیت آن حضرت (ع) با یکی از کارشناسان حوزی و پژوهشگران سیره اهل بیت (ع) به گفت و گو پرداخته ایم که از نظرتان می گذرد:
حجت الاسلام والمسلمین محمدجواد مروجی طبسی، مولف و پژوهشگر سیره معصومین علیهم السلام درباره نگاه تاریخ و منابع تاریخی به زندگانی حضرت رقیه (س) در گفت و گو با قدس آنلاین گفت: در میان مورخان درباره تعداد دختران امام حسین (ع) اختلاف نظر وجود دارد؛ برخی می گویند ایشان دو دختر داشته اند به نام های فاطمه و سکینه، برخی همچون طبری می گویند حضرت (ع) سه دختر داشته اند به نام های زینب، سکینه و فاطمه و قول سومی نیز هست که برای ایشان چهار دختر برشمرده اند به اسم زینب، سکینه و فاطمه که البته نام دختر چهارم امام حسین (ع) را ذکر نکرده اند.
وی با اشاره به وجود قول چهارم درباره تعداد دختران حضرت سیدالشهداء (ع) اظهار کرد: این قول چهار دختر برای ایشان برمی شمارد به نام های زینب، سکینه و فاطمه و نیز حضرت رقیه (س)!؛ به عنوان شاهد محمد ادیب آل تقی از مورخان در کتاب خود «منتخبات التواریخ» می نویسد: «سیده رقیه، دختر امام حسین (ع) در نزدیکی کاخ یزید دفن شده است.»
حجت الاسلام مروجی طبسی تصریح کرد: مرحوم ابن طاووس در لهوف یا مقتل الحسین (ع) و صاحب ینابیع الموده گفته اند امام حسین (ع) در روز عاشورا در حین وداع، نامی از حضرت رقیه (س) به میان آورده اند، اما اینجا مشخص نیست که ایشان نامی از خواهراشان آورده اند یا دخترشان، چراکه حضرت اباعبدلله (ع) خواهری نیز به نام رقیه داشته اند که مادر عبدالله بن عقیل بوده است؛ از این رو، برخی می گویند شاید حضرت (ع) نامی از خواهرشان آورده اند.
مولف «المقتل الحسینی الماثور» ادامه داد: تعبیر امام حسین (ع) در لهوف این است: ای خواهر من! ای تو زینب، ای ام کلثوم، ای رقیه، ای فاطمه و ای رباب! اگر من به شهادت رسیدم یقه چاک نزنید و گریه نکنید. همچنین، در ینابیع الموده است که حضرت (ع) فرمودند: ای ام کلثوم! ای سکینه!، ای رقیه! و ای عاتکه و ای زینب!، یعنی هم نام خواهران، هم دختران و هم همسرانشان را آورده اند.
وی تاکید کرد: علاوه بر این مرحوم شیخ عمادالدین الحسن بن علی بن محمد طبری امامی در «کامل بهایی» در جلد دوم، صفحه 179 از کتاب «حاویه» مامونی ماجرای شهادت حضرت رقیه (س) را در شام نقل می کند و مرحوم شیخ عباس قمی در «نفس المهموم» و «منتهی الامال» از کامل بهایی این نقل را آورده است که: نساء اهل بیت (ع) ماجرای شهادت ابی عبدالله (ع) و شهدای کربلا را از فرزندان مخفی کرده بودند و به کودکان می گفتند پدرانتان به سفر رفته اند (کنایه از سفر آخرت)، تا اینکه در زمان سکونت در خرابه شام، یزید آنها را به ورود به کاخ خود اجبار کرد (البته به نخستین عزاداری برای امام حسین (ع) انجامید).
حجت الاسلام مروجی طبسی ادامه داد: آنجا دختری چهار ساله بود که در خواب پدر خود را مضطرب دید و برخاست، وقتی زنان اضطراب کودک را دیدند، گریستند به گونه ای که صدای گریه و شیون در کاخ یزید بلند شد و او در چرایی علت برآمد؛ چون دلیل را به او گفتند، دستور داد سر پدر را برای کودک ببرند تا ساکت شود! و آنها چنین کردند، کودک پرسید: این چیست؟! و به او پاسخ دادند: این سر پدر تو است. بنابر نقل «کامل بهایی» کودک بشدت وحشت کرد و یک مرتبه ضجه ای بلند زد و بیمار شد و نهایتا از دنیا رفت و در همان جا نیز دفن شد.
مولف «پیوسته با حسین علیه السلام از خاک تا افلاک» با بیان اینکه شواهد دیگری نیز در پاسخ به آنها که می گویند این رقیه، خواهر امام حسین (ع) است وجود دارد، ابراز کرد: مرحوم ملاهاشم خراسانی در «منتخب التواریخ» می گوید در سال 1280 هجری دیواره های قبر حضرت رقیه (س) آسیب دیده بود از این رو، درصدد بازسازی قبر مطهر آمدند، در نتیجه مجبور به بیرون آوردن جسد مطهر ایشان شدند، هیچ کس چنین جرئتی نداشت جز یک تن از سادات به نام سیدمرتضی که در قبر وارد شد و روی بدن پارچه ای انداخته و آن را بیرون آورد و به تصریح شاهدان اندام متعلق دختری نابالغ و در همین سن و سال ذکر شده بوده است. عجیب آنکه سیدمرتضی نقل می کند شانه این دختر صغیره از کثرت زدن مجروح و زخمی شده بود.
وی در پاسخ به آنکه آیا ممکن است جسد بعد از گذشت بیش از هزار سال سالم بماند یا خیر، بیان کرد: این مسئله تنها برای جسد حضرت رقیه (س) نیست بلکه اجساد کسانی چون علی بن جعفر و اسماعیل فرزند امام صادق (ع) نیز با گذشت بیش از یک هزار سال وقتی درصدد بازسازی قبور آنها برآمدند سالم باقی مانده بود. البته باید توجه داشت نبش قبر و عدم توجه به حرمت جسدِ میت کار وهابیت است نه شیعه.
به گفته حجت الاسلام مروجی طبسی اگرچه در کتاب هایی همچون «ارشاد» شیخ مفید نامی از حضرت رقیه (س) نمی بینیم اما در کتاب های دیگر و با جمع شواهدی که در این باره وجود دارد و نیز فرموده مرحوم آیة الله میرزا جواد تبریزی مبنی بر آنکه هر جا به یکی از مراقد مقدس تبدیل شد که مردم به آن احترام می گذارند شما حق تردید در آنها نخواهید داشت، از تردید نسبت به وجود حضرت رقیه (س) پرهیز می کنیم. علاوه بر این، از قدیم الایام معروف بوده که از اولاد امام حسین (ع) کسی در شام از دنیا رفته و در همان جا نیز دفن شده است.
مولف «با امام حسین علیه السلام در محضر قرآن» با بیان اینکه بنابر تصریح تاریخ حضرت رقیه (س) عجیب مورد علاقه امام حسین (ع) بوده اند و به ایشان عشق می ورزیده اند، گفت: محبت پدر و دختر بین ایشان و حضرت اباعبدالله (ع) تبلور بالایی داشته است.
وی ادامه داد: بنابر نقل برخی از تواریخ وقتی امام حسین (ع) با خیام وداع و عزم میدان نبرد را کردند، صدایی ضعیف به گوششان رسید و وقتی بازگشتند دخترشان را دیدند که به احتمال قوی صدا از همین دختر خردسال بوده است و بیش از پیش انس او با پدر را نشان می دهد؛ بنابر همین اقوال این دختر صغیر درخواست پیاده شدن پدر از اسب را می کند و بعد از اینکه پدر پیاده می شود در دامان پدر نشسته و می گوید: یادتان می آید زمانی که خبر شهادت مسلم بن عقیل رسید شما با فرزندان او ملاطفت کردید... و باقی ماجرا!
حجت الاسلام مروجی طبسی خاطرنشان کرد: جمیع این شواهد می رساند که امام حسین (ع) دختر کوچکی داشته اند که مورد ملاطفت شدید ایشان بوده و همین سبب می شود وقتی سر پدر را می بیند از شدت غصه و ترس و ناراحتی از دنیا برود، جالب آنکه نخستین کسی که روضه پدر و مصیبت امام حسین (ع) را می خواند حضرت رقیه (س) در شام بوده است.